قابل توجه وب سایت - بالش بادی به شما کمک می‌کند به آنجا برسیم

غم و اندوه بتهوون از این تلخی، در چند قطعه از آثارش مانند «سونات پیانو، اپوس ۱۳» به خوبی آشکار است؛ و شگفتی د

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

غم و اندوه بتهوون از این تلخی، در چند قطعه از آثارش مانند «سونات پیانو، اپوس ۱۳» به خوبی آشکار است؛ و شگفتی در این است که این غم در همهٔ آثار این دوره وجود ندارد، مانند سمفونی شماره ۱، که در سال ۱۸۰۰ ساخته شده و دارای نشاطِ جوانی است. در این دوره، بتهوون از چاپ و اجرای کارهایش، اجراهای خصوصی برای طرفدارانش و انتشار نسخههایی از آثارش که برای یک دورهٔ انحصاری، قبل از انتشار عمومی آماده میشدند، کسب درآمد میکرد. بتهوون خودش مینویسد: «در این دنیا هیچکس نیست که به اندازهٔ من ییلاق را دوست بدارد، هر درخت به اندازهٔ یک انسان برایم عزیز و دوستداشتی است». مشخص نیست که آیا این کنسرتو پیانو شماره ۱ بوده یا کنسرتو پیانو شماره ۲؛ مدارکِ مستند نامشخص است و هر دو کنسرتو در وضعیت تقریباً مشابهی قرار داشتند (که برای چندین سال کامل نبودند و منتشر نشده بودند). اپوس ۵۹، سونات پیانو شماره ۲۱، سونات پیانو شماره ۲۳، مسیح بر کوه زیتون، کنسرتو ویولون، اپرای فیدلیو و بسیاری از آثار دیگر، تحت تأثیرِ این دو آهنگساز بودهاست. او همچنین تأثیرِ سبک خود را در برخی از کارهای اولیهاش که برای اولین بار منتشر شده بود، افزایش داد. آثاری بسازد. وی همچنین قطعهٔ «سرود حرکت» و یک اثر با نام «ما یک ملت بزرگ آلمانی هستیم» برای گروه کر تصنیف کرد.

در دوم آوریل ۱۸۰۰، بتهوون برای نخستین بار سمفونی اول خود را در سالن بورگتئاتر، همراه با رپرتوار گستردهای از آثار هایدن و موتسارت، و نیز یک سپتت و یکی از کنسرتوهای پیانو را به اجرا گذاشت. شاید مهمترین حامی اشرافی وی، آرشیدوک رودولف (جوانترین فرزندِ امپراتور لئوپولد دوم) بود که در سال ۱۸۰۳ یا ۱۸۰۴ شروع به آموختن پیانو و آهنگسازی نزد وی کرد. نیفه آهنگسازی را به او آموخت و تا مارس ۱۷۸۳ به او کمک کرد تا اولین اثر خود را با نامِ «واریاسیونها روی ساز شستیدار» وو ۶۳، نوشته و منتشر کند. اندکی پس از این اجرا، او اولین آهنگهایش را با اپوس شمارهبندی و منتشر کرد که شامل «سه تریوی پیانو» (اپوس ۱) بود. آثار او برای ارکستر سمفونیک شامل ۹ سمفونی (که سمفونی نهم شامل گروه کر نیز میشود) و حدوداً ۱۰ قطعهٔ موسیقی «گاه به گاه» است. و همچنین طرحهایی برای دو سمفونی، که سرانجام در حماسه نهم تجلی یافت. ​This w᠎as created wi᠎th G᠎SA Conte᠎nt Generat or DE MO.

وی همچنین نزد ایگناتس شوپانتسیگ به فراگیری ویولون پرداخت. در حدود سال ۱۸۲۲، برادرش یوهان شروع به کمک به وی در امور تجارت کرد، از جمله وامهایی در مقابلِ مالکیتِ برخی از آثار به او پرداخت کرد. این اثر در سالهای ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ بارها اجرا شد، و بتهوون با عجله به انتشار یک تنظیم جدید از آن برای پیانو پرداخت تا از محبوبیت اولیهٔ این اثر بیشترین بهره را ببرد. همین مسئله باعث شد که هایدن به این باور برسد که «پیانو تریو، اپوس ۱» برای درکِ مخاطبان (در آن زمان)، بسیار دشوار است. کُنت والدشتاین (پشتیبان و حامی مالی بتهوون در بن)، در یادداشت خداحافظیاش برای بدرقهٔ او به وین، نوشت: «با تلاش و کوشش بیوقفه روحِ موتسارت را از طریق دستهای هایدن دریافت خواهید کرد». با عزیمت هایدن به انگلستان در سال ۱۷۹۴، انتظار میرفت انتخاب بتهوون، بازگشت به خانهٔ خود در بن باشد. در مهٔ ۱۷۸۷، بتهوون با آگاهی از اینکه مادرش بیمار است، سریعاً به بن بازگشت، اما مادرش پس از مدت کوتاهی درگذشت،∗ و بهدنبال آن اعتیاد به الکل پدرش، عمیقتر شد؛ در نتیجه وی مسئولیت مراقبت از دو برادر کوچکتر خود را بهعهده گرفت و پنج سال دیگر در بن اقامت گزید. او تغییرات چشمگیری را در بن انجام داد.

، بهطور موقت به حومهٔ وین سفر کند؛ این سفر برای مدتی موجبِ کُندیِ کار بر روی اپرای فیدلیو شد که بزرگترین کار او محسوب میشد. دختر یوهان آندریاس اشتاین ازدواج کرده بود، پس از مدتی، کسب و کار با اشتاین را رها کرد تا شرکت مستقلِ خود را در سال ۱۸۰۳ راه اندازی کند، بتهوون همیشه محصولات او را تحسین میکرد و در سال ۱۸۱۷، طی نامهای به او نوشت که «اولویتِ اولش» پیانوهای اوست. تا سال ۱۷۹۳، وی بهعنوان بداههنواز در تالارهای تازه تأسیسشده توسط اشراف نوازندگی میکرد و اغلب آثار یوهان سباستیان باخ، شامل پرلودها و فوگهای کلاویه خوشآهنگ را اجرا میکرد. ولی او در عوض تصمیم گرفت که در وین بماند و آموزش خود را در کنار یوهان آلبرشتسبرگر و سایر معلمان ادامه دهد. هنگامی که جاهطلبیهای امپراتوری ناپلئون روشن شد، بتهوون عنوان صفحهٔ «سمفونی سوم» را در دست گرفت و نام بناپارت را با عصبانیت مخدوش کرد که سوراخی در کاغذ ایجاد شد. این رابطه دست کم تا ۱۸۰۲ و احتمالاً تا اواخر سال ۱۸۰۹ ادامه داشت. ، که در لحظهٔ مرگ حضور داشت، گفت که: «حدود ساعت پنج بعدازظهر در لحظهٔ مرگ، طوفان و رعدوبرق وجود داشت، بتهوون چشمان خود را باز کرد و چند لحظه با دست راست مشت گرهکردهاش را بالا برد و پس از آن نه نفسی وجود داشت و نه ضربان قلبی».

در اینجا بیشتر به بررسی وب سایت خرید بالش گردنی بادی.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن